کد مطلب:261590 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:237

هدایت مسلمانان به حقیقت
برخی از علمای اهل تسنن به روایت از ابوهاشم جعفری نقل می كنند: در سامرا قحطی سختی پیش آمد. معتمد خلیفه ی وقت، فرمان داد مردم به خواندن نماز طلب باران بروند. مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلی رفتند و دست به دعا برداشتند؛ ولی باران نیامد.

روز چهارم، جاثلیق پیشوای استفان مسیحی، همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت. یكی از راهبان، هر وقت دست خود را به سوی آسمان بلند می كرد، بارانی درشت، فرو می بارید. روز بعد نیز باثلیق همان كار را كرد و آن قدر باران آمد كه دیگر مردم تقاضای باران نداشتند.



[ صفحه 30]



همین قضیه موجب شگفتی، شك و تردید و تمایل به مسیحیت در میان بسیاری از مسلمانان شد و این وضع برای خلیفه ناگوار بود؛ پس به دنبال امام عسكری (علیه السلام) فرستاد و امام را از زندان آوردند. خلیفه به امام عرض كرد: امت جدت را دریاب كه گمراه شدند!

امام (علیه السلام) فرمود: «از جاثلیق و راهبان بخواه كه سه شنبه به صحرا بروند.»

خلیفه گفت: مردم باران نمی خواهند؛ چون به قدر كافی باران آمده است؛ بنابراین به صحرا رفتن چه فایده ای دارد؟

امام حسن عسكری (علیه السلام) فرمودند: «برای آنكه شك و شبهه را برطرف كنم.»

خلیفه فرمان داد، و پیشوای استفان، همراه راهبان، سه شنبه به صحرا رفتند. امام عسكری (علیه السلام) نیز در میان جمعیت عظیمی از مردم به صحرا آمد، آنگاه مسیحیان و رهبانان، برای طلب باران، دست به سوی آسمان برداشتند؛ آسمان، ابری شد و باران تندی آمد. امام (علیه السلام) فرمان داد دست راهب معینی را بگیرند و آنچه در میان انگشتان اوست، بیرون آورند.



[ صفحه 31]



در میان انگشتان او، استخوان سیاه رنگی از استخوان های آدمی یافتند. امام عسكری (علیه السلام) استخوان را گرفت و در پارچه ای پیچید و به راهب فرمود: «اینك طلب باران كن.»

راهب این بار نیز دست به آسمان برداشت؛ اما برخلاف دفعات قبل، این بار، ابرها كنار رفتند و خورشید، نمودار شد.

مردم شگفت زده شدند. خلیفه از امام (علیه السلام) پرسید: این استخوان كیست؟

امام حسن عسكری (علیه السلام) فرمود: «این، استخوان پیامبری از پیامبران الهی است كه از قبور ایشان برداشته اند و استخوان پیامبری ظاهر نمی شود، جز آنكه باران ببارد.»

امام (علیه السلام) را تحسین كردند و استخوان را آزمودند، دیدند همان طور است كه امام (علیه السلام) می فرمایند. [1] .



[ صفحه 32]




[1] احقاق الحق، ج 12، ص 464.